Monday, August 25, 2008

National Identity هویت ملی

در باره مفهوم هویت[1]



ر- ایرانی

مفهوم هویت همراه با تعریف دولت – ملت از قرن هفدهم میلادی (1648) در عهد نامه وستفالی1 به معنی یک دولت، یک ملت و یک کشور در برابر حاکمیت کلیسا تعریف شد. همراه با این، جان لاک 2 حقوق فطری سلب ناشدنی فرد انسان را مرکز تعریف خود از دمکراسی لیبرال قرار داد، (حکومت بر اساس رأی اکثریت ولی در چهار چوب و محدود به حقوق فطری سلب نشدنی فرد




در دوران پس از روشنگری، تبیین مفاهیم دولت - ملت و حقوق فطری انسان در کشورهای اروپائی، آمریکا وسایر کشورهای جهان، مفهوم هویت را از معنی رنگ پوست و خون و یا خرده فرهنگ ها جدا کرد. زیرا چنین تعاریف تقلیل گرایانه از هویت (به معنی رنگ پوست، فرهنگ، خون و..) بر میگشت به جهان کوچک وساده انسانی که در پی حقوق ما قبل عهد نامه وستفالی 1648 در تلاش بود.
در دنیای امروز، مراد از هویت عبارت است از شناخت ودرک فرد از خویشتن ودیگران از او. با این تعریف هرچه اجتماع ومحیط فرد بزرگتر وپیچیده تر میشود، مفهوم هویت نیز همراه آن بصورت پیچیده تر تحول می یابد.
اگر در زمانی هویت تنها محدود به قبیله وقوم و دهکده افراد بود، امروز پس از قبول قرار داد وستفالی وبا تعریف دولت – ملت مفهوم هویت دامنه ای وسیع تر و فراگیر تر از فرهنگ های محلی دارا است.
در جهان پیچیده امروز فرد انسان دارای فرهنگ های مختلف است و در نتیجه، چند فرهنگی بودن فرد خود بیانگر پیچیدگی مفهوم هویت است. انسان امروزی دارای فرهنگ های مختلف است. فرهنگ کاری، فرهنگ محلی، فرهنگ ملی، و فرهنگ جهانی. این ابعاد گوناگون فرهنگی در عین یکپارچگی 3 ولی متمایز از هم 4 در تک تک ما وجود دارد. اما ضعف و قوت، ودوام هر فرهنگی وابسته به تطبیق و سازگاری آن فرهنگ با الزامات ونیاز های زندگی در جهان امروز است. در نتیجه اگر فرهنگی (محلی، قومی، قبیله ای و دیگر) نتواند با الزامات زندگی فرد منطبق وسازگار شود، به تدریج ضعیف وکم دوام شده به تاریخ فرهنگ ها سپرده می شود.
متأسفانه، سازمان های " قومی " زیر شعار حق تعیین سرنوشت وبا نادیده گرفتن مفهوم دولت – ملت و حقون فردی، با دامن زدن به کینه ورزی، ملت ایران را به "ملیت های" مختلف تقسیم و دولت – ملت ، سیاست ، تاریخ و جغرافیای مملکت را به دلخواه و بر اساس خرده فرهنگ های موجود در ایران تقسیم می کنند. اما اینکه فرهنگ یک ایرانی در زنجان با فرهنگ یک ایرانی دیگر در تهران تا چه اندازه متفاوت است بی جواب می ماند. زیرا ساده اندیشی سازمان های قومی هویت را مساوی فرهنگ وفرهنگ را برابر زبان می پندارد.
تقسیم بندی یک ملت برپایه "ملیت های" گوناگون نه تنها غیردمکراتیک ونافی حقوق فطری ده ها ملیون ایرانی است، بلکه تقسیم بندی یک ملت ویک کشور بر پایه زبان، خون و نژاد نگرشی فاشیستی است که با مفهوم دولت – ملت، دموکراسی و حقوق فطری افراد در تضاد کامل است.






[1] Westphalia 2 John Locke 1634-1704 3 Integrated 4 Differentiated